مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

مریم عشق مامانی و بابایی

بدون عنوان

کم کم داریم به آخرای 15 ماهگیت می رسیم دخترم...روزهای شیرین با تو بودن داره مثل برق و باد می گذره مطمئنم دلم برای شیرین کاریها و این روزهای قشنگت تنگ میشه ...متاسفانه زیاد نمیذاری ازت عکس بگیریم و از دوربین فرار می کنی اما ما سعی خودمونو می کنیم که از این روزای قشنگت تا می تونیم یادگاری داشته باشیم...ماشالله راه رفتنت خیلی بهتر شده و مسلط تر راه می ری و هر جا که من میرم دنبالم میای،به شیطونی هات هم روز به روز اضافه می شه عاشق گردش و رفتن به پارک هستی و به محض اینکه متوجه میشی میخوایم بریم بیرون بغل هر کسی باشی اون فرد رو می بوسی و ازش تشکر می کنی ...تا صدات می کنم میگی بله این کلمه رو خیلی واضح میگی حتی بعضی اوقات اسم فردی دیگه رو هم که صدا ...
28 مرداد 1393

14 ماهگی مریم جون

بالاخره اومدم عزیزم.اومدم بگم بالاخره شما راه افتادی البته هنوز در حد پنج شش قدم ...خیلی بامزه راه میری و در عین حال سعی می کنی تعادلت رو حفظ کنی...همونطوری که از عکس اولی هم معلومه عاشق نشستن پشت کامپیوتر و ادای من رو در آوردنی...کار خطرناکی یاد گرفتی و اونم اینه که میری روی مبلا و میزها می شینی و اگه حواسمون بهت نباشه از اون بالا می افتی پایین چون هنوز یاد نداری چجوری بیای پایین...فعلاً همون 8 تا دندون رو داری و از دندون جدید خبری نیست...           ...
3 مرداد 1393
1